پاسخ به دوستان عزیز دربخش نظرات پست یکی یکی دونه

ساخت وبلاگ

 کتک زدن کودکان، تحقیر و تهدید کودکان در یک کلام خشونت جز لایفنک تربیت سنتی ما شده است و هنوز هم هستند والدینی که به آن افتخار می کنند و اطاعت فرزندانشان از روی ترس را به حساب احترام آنان به والدین می گذارند و می اندیشند که چه بچه های سر براهی تربیت کرده اند. همین هاست که هنوز هم خیلی از معلمان ما باور دارند که کودکان امروزی پررو و گستاختر شده اند چون کتک نخورده اند. چون تنبیه نشده اند و همواره از سر بریزی بیمارگونه خود به درست تربیت شدن خود یاد می کنند. می گویند امان از بچه های امروزی نه حرمت سرشان میشود نه هیچ چیز دیگر. همین هاست که کمتر کسی باور می کند پدری که به خاطر در چاه نیفتادن پسرش او را میزند پسر دانایی نیست و مادری که به خاطر شلوغ نکردن بچه اش او را کتک میزند مادری مهربانی نیست. همین هاست که کمتر کسی می اندیشد که با و جود کتک زدن والدین باز هم هیچکسی فراتر از آنها بچه اشان را دوست ندارد و همین هاست که معتقدند که مادرشه هم می زنه هم دوستش داره  و طبیعی است با چنین نگاه ها و باورهایی  هنوز خیلی از مردم جامعه ما با کودک آزاری از سوی والدین مشکلی ندارد و  در قوانین ما جای خالی حمایت از کودک در مقابل کودک آزاری به خاطر تعلیم و تربیت در عمل خالی است اگر هم قوانینی باشد چه بسا به مرحله اجرا در نیاید چرا که خود کودک ناتوان از دفاع از خود است و شاهدان نیز چه بسا آن را به دیده همان مادری و کودکی بگذارند (در مواردی مانند این مورد مثلا تهدید مادر به کتک زدن با سیم، تهدید مادر به گفتن به پدر). (من پس از خواندن بعضی از نظرات عزیزان در مورد قوانین و پلیس و ... از همکاران حقوقی خود پرس و جو کردم که آیا قوانینی اخیراً در مورد کودک آزاری تصویب شده است. یکی گفت نمیداند و دیگری گفت قانون بلکه یکی دو تبصره دربخش خانواده اضافه شده است و در اینترنت هم جستجو کردم اگر دوستان عزیز اطلاعات دقیقی دارند از این قوانین به ما ارسال کنند). بماند که در جامعه ما نوازش کودک گاهی با رفتارهایی چون گاز گرفتن و کشیدن لپهای کودک، او را به بالا و پایین انداختن، اذیت کردن و خندیدن به وی و حتی با کلماتی خشونت آمیز چون جگرتو بخورم و ... همراه است.

 ما در این پست با کودک آزاری تا حد قتل کودک که افراد بیگانه با کودک انجام میدهند (نمونه بازار آن آتنا و بنینا) فعلا کاری نداریم گر چه از نظر من یکی از دلایل قاتلین این کودکان خشونت و آزار و تحقیر و حقارت آنان در کودکی بوده است.  چیزی که در جامعه شناسی به آن بازتولید گفته میشود یعنی به نوعی بازتولید خشونت. (همین کودک چهارساله سر مادرش چندین بار فریاد کشیده است). موضوع ما کودک آزاری ناخواسته و نادانسته و ناشی از ضعف والدین است. اگر خوب به این قضیه توجه کنیم می بینیم که این مادر ناتوان از تربیت یک بچه شلوغ است. ده سال منتظر بچه ایی بوده که برای پرورش دادن او هیچ کلاسی نرفته، هیچ کتابی نخوانده، هیچ اقدامی نکرده اما برای بدنیا آمدن این بچه ها انواع هزینه هارو کرده  ...   در فرهنگ ما متاسفانه هنوز تعلیم و تربیت به شکل علمی آن رواج پیدا نکرده ... تعداد فرزندان بسیار کمتر شده است اما در واقع والدین حتی ناتوانتر از والدین سنتی  از تربیت کودک هستند. چرا که با پیشرفت های روز افزون تکنولوژی ساختار تربیت سنتی که مادران نسل های قدیمی  یاد میگرفتند امروزه جواب نمیدهد. مادرانی مانند مادر این کودک خود نیازمند درمان است. درمان روحی و روانی همه آن سالهایی که بخاطر بچه دار نشدن توهین شده، تحقیر شده، تهدید شده، مضطرب شده، احتمالا فحش و کتک هم خورده و در نهایت یک مادر ضعیف از آب در آمده است و هویت وجودی خود را در این کودک تعریف کرده است هویت یک زن برای یک شوهری که بچه دوست دارد و اگر بچه ای نباشد این هویت هم از بین خواهدرفت. از نظر من  بهترین گزینه برای این زن درمان خودش است. درمان جراحت های روحی و روانی که دیده است. ما در کتاب اول خود به این نکته مهم اشاره کردیم که افرادیکه ازدواج میکنند باید ریسک پذیر باشند به این معنا که احتمال دهند ممکن است زندگی آنها دچار مشکلات جدی و غیر قابل حلی شود مثلا مرگ همسر یا مرگ فرزند. این مادر همه وجودش این فرزند است. هر کاری از نظر خود میکند تا او را سالم بار بیاورد تا آن بچه را از دست ندهد. تا صدای بچه گرفته میشود- تا بچه غذا نمیخورد- تا بچه کمی آرام است- تا بچه خیلی شلوغ میکند- تا بچه از همسن و سالهای خود کمی بالاتر یا کوتاهتر است- زود او را به دکتر نشان میدهد نمیداند که با اینکارها ریشه به تیشه سلامت روحی و روانی کودک خود میزند و این همه در کجای قوانین ما پیش بینی شده است. آیا در قوانین ما برای مادری که نگران است، مضطرب است، هویت خود را در وجود کودک تعریف کرده است مجازارتی در نظر گرفته شده است؟ و آیا این همه باید مجازات شود یا درمان؟ شاید عزیزان بگویند که خب تقصیر کودک چیست؟ باید ما با شما همصدا هستم کودک هیچ تقصیری ندارد. اما به نظر من بهترین روش برای نجات این کودک و هزاران کودکی که به مراتب خیلی سختتر از اینکودک تحت فشار و اذیت والدین هستند فراهم آوردن بستری جهت آگاهی و درمان والدین است. والدینی که ناتوانی خود از تربیت را با خشونت جبران میکنند. والدینی که نادانی خود از تربیت را با تهدید به زدن کودک پنهان میکنند. و ریشه همه اینها این است که کودک درونی برزگ نشده این والدین به یکباره مادر یا پدر شده است.

دوستان عزیزی با کلماتی چون نفهم و ابله و ... این مادر را خطاب کرده اند ما میدانیم که این کلمات ناشی از ناراحتی و احساس مسئولیت دوستان عزیز  در قبال این کودک میباشد اما دوستان توجه داشته باشیم که ناخودآگاه کلمات مورد استفاده ما خود حاوی خشونت و تحقیر  نباشد که یکی از انواع خشونت ها خشونت کلامی است. البته گاهی دوستان خودشان نیز راهکارهای خشونت آمیزی پیشنهاد داده بودند که باید حواسمان را جمع کنیم.

در پایان یکی از دوستان راهکارهایی جالبی برای این کودک بیان کرده است که ما نیز با ایشان همرای هستیم از جمله اینکه من به مادر این کودک جدای از مراجعه به روانشناس پیشنهاد کردم برای تخلیه انرژی کودک با او بازی کند انواع بازی هایی که انرژی بچه رو فروکش می کنند. با کودک حرف بزند. او را شهربازی ببرد. به کلاسهای ورزش ثبت نام کند. تا کودک خسته شده و بخوابد و به او اجازه دهد کارهای دیگری را انجام دهد. خیلی از مادران از صبح تا شب در خانه کار میکنند اما برای کودک کاری نمیکنند. منتظر نظرات شما عزیزان هستیم. سپاس ازمهرتان

 

راهکارهای مورد تایید دوست عزیز فرزانه خانم در این خصوص:

اگر این مادر  میخواهد از دست آن بچه با هوش نجات یابد باید اولا مهربان باشد ثانیا بچه را سرگرم کند مثلا می تواند اورا به پارک ببرد.همچنین میتواند به کلاس زبان ثبت نام کند.در کلاس شنا و ژیمناستیک و...ثبت نام کند.با بچه بازی کند.گل کوچک بازی کنند.دو و میدانی بکنند. پیاده روی بکنند.از وسایل ورزشی بلوار ها و پارکها استفاده کند و ده ها کار وجود دارد که میتواند انجام دهد.


برچسب‌ها: کودک, مادر, پدر, تربیت, کابل ضروری تر از هر چیز، زندگی کردن است...
ما را در سایت ضروری تر از هر چیز، زندگی کردن است دنبال می کنید

برچسب : پاسخ,دوستان,عزیز,دربخش,نظرات,پست,یکی,یکی,دونه, نویسنده : rmohammadi61o بازدید : 188 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:54