نامه به همسرم

ساخت وبلاگ

و مانند هر چیز اصیل و زیبای دیگر مانند اخلاق و صداقت و محبت و حقیقت کاهش پیدا کرده اند. ثانیاً عشاق امروزی به معنی دقیق کلمه عاشق نیستند زیرا عشق فقط در مورد یک نفر می­تواند صادقانه وجود داشته باشد نه با چندین نفر. عشاق امروزی با هر کدام از معشوقه های خود که هستند می­گویند عاشق تو هستم و فقط تورا دوست دارم ثالثاً عشاق امروزی حتی اگر فقط عاشق یک نفر باشند مانند عشاق قدیم نیستند بقول معروف عاشقان هم آن عاشقان قدیمی. هر چند من معتقدم ادبیات هزار ساله ایران در خصوص عشق آنچه بیان میدارد عشق حقیقی نیست بلکه نوعی بیماری روانی بنام الیناسیون میباشد اما لااقل عشاق قدیمی معشوق خویش را تعریف و توصیف می­کردند و از ظاهر آنان چنان خبرهایی می­دادند که انسان را جذب می­کرد و از خواندن آنها لذت می­برد اما صدافسوس که به اصطلاح عاشقان امروزی نه تنها تعریف نمی­کنند بلکه تهدید می­کنند. مثلاً تو تنها میتوانی در قلمرو من پرواز کنی؟؟؟؟؟

داشتم میگفتم که نامه نوشتن بین عاشقان کمتر شده است و پیامک جای آنرا گرفته است ولی به هیچوجه پیامک نمیتواند جای نامه های عاشقانه را بگیرد همانگونه که اینترنت نتوانست جای کتاب خواندن را بگبرد . کتاب کاغذی عالم دیگری دارد و نامه هم دنیای دیگری است که وقتی من وارد آن میشوم و نامه ای برای تو مینویسم چنان شور و حالی پیدا میکنم که هیجان تمام وجودم را میگیرد و حرفهایم پشت سر هم از راه فرا میرسند و برای نوشته شدن از هم سبقت میگیرند  و من غرق در لذت خاصی میشوم که توصیف آن قدری برایم با واژه هایی که میشناسم سخت است .مثلاً یکنوع مستی خاصی را که از خواندن شعری یا غزلی به آدم دست می دهد در وجود خود احساس می ­کنم و به اصطلاح معروف به عالم هپروت می روم و در آسمانها سیر می کنم  نه اشتباه شد در آسمانها پرواز می کنم و هفت اقلیم را می گردم و به کهکشان های دیگری علاوه بر کهکشان راه شیری سر می زنم و عشاق آنجا را برانداز می کنم و می بینم که در آنجا هم عشق رنگ باخته است و خدا را شاکر می شوم که هنوز بعد از 21 سال عاشق تو شدن عشق ما پابرجاست و این هم مرا مشعوف و با نشاط می سازد و از آن کهکشانها دور می شوم  وبه زمین خودمان بر می گردم و عشق حقیقی را در میان خودم و تو نظاره می کنم و از این نظاره کردن بی اندازه لذت میبرم و خدا را سپاس میگویم که عاشق تو بودم و هستم و خواهم بود و تازه یادم میآید که نامه هنوز تمام نشده است عزیزترینم و می خواهم که نوشتن نامه را ادامه بدهم  می پرسی که چیکار میکنی؟ من هم می گویم نامه می نویسم و تو می دانی که برای تو نامه می نویسم و این است که هیچوقت نمی پرسی برای چه کسی نامه مینویسی ؟ چون یقین می دانی که تنها و تنها به تو نامه می نویسم و حتماً هم می دانی که من تصمیم گرفته ام 1000 نامه برای تو بنویسم و از خدا می خواهم زمان بیشتری در اختیار من قرار دهد تا همه نامه ها را بنویسم و ناقص نباشد حتی نمی خواهم 999 نامه بنویسم بلکه می خواهم 1000 نامه را تمام کنم و برایت پست کنم و بدستت برسد و تو همیشه جایی برای نگهداشتن آنها پیدا کنی. نامه نوشتن به کسی که دوستش داریم لذتی بیش از اندازه دارد و من این لذت را از همه بیشتر احساس می کنم. نامه یادگاری ابدی است. هر زمان که نیاز داشته باشی می توانی از آنجایی که هست برداری و بخوانی و لذت خودت را ببری. نامه نوشتن نشانه رابطه عاطفی و احساسی و انسانی دلپذیری است که هیچ چیز دیگر نمیتواند جانشین آن شود. من همیه دوستت می دارم و بقدری این دوست داشتن در من اثر می کند که خود را در فضایی سرشار از انرژی احساس می کنم و توانایی خلاقیت من به مراتب بیشتر می شود به همین جهت است که تمام نوشته های من در این زمان ها غنی تر از سایر ایام است. بیشتر از سایر ایام است عمیق تر از سایر ایام است پر بارتر از سایر ایام است. آخه می دانی محبوبم من هر زمان  به تو می اندیشم که تقریباً می توانم بگویم در تمام لحظات زندگی ام به تو می اندیشم در مغز من انگار غلیانی رخ می دهد و این را بطور حتی مادی تنها غیر مادی نه حس می کنم یعنی احساس می کنم  که در مغزم هورمونی یا آنزیمی دارد ترشح می شود عیناً شبیه آن حالتی که آبی را به یک تشنه لب می دهی. درست همانگونه که در گلوی تشنه ورود آب احساس می شود در مغز منهم ترشح هورمون یا آنزیم و یا هر چیز دیگری که ترشح می شود احساس می گردد و اینها فقط در اثر قدرت لایزال عشق من نسبت به تو می باشد. پاینده باشد این عشق.

ضروری تر از هر چیز، زندگی کردن است...
ما را در سایت ضروری تر از هر چیز، زندگی کردن است دنبال می کنید

برچسب : نامه,همسرم, نویسنده : rmohammadi61o بازدید : 197 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:54